سلام دوستان عزیزم
با خوبیها و بدی ها، هرآنچه که بود
برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد
برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد
و سالی دیگر گذشت ...
برای همه شما آرزوی بهترینها در سال 98 رو دارم
روزهاتون بهاری و بهارتون جاودانه باد
در پناه او
ماجد 97/12/19
.
چشمانت
دوباره
به رنگ سبز بود...
به رنگ دشتهای وسیع آبخوردهی بهار زده! در حاشیه یک رودخانهی بزرگ
رودخانه ای که بار آب شدن برفهای کوهسار را به دوش می کشد...
یا به رنگ جنگل
جنگل سر سبزی که تازه طراوت را هدیه گرفته از یک باران بی امان در فروردین زیبا ...
شاید هم به رنگ درختان نارنج بود وقتی که همهی شهر مدهوش از بوی بهار نارنج ، عاشقانه شعر رفاقت را زمزمه میکنند...
نمیدانم...
اما سبز بود...
آنقدر سبز و زیبا که گویی در روزهای آخر زمستان ، دختر پاییز ، زیبایی را به رخ درختان ِ درخوابْ می کشد تا زایشی عاشقانه را در بهار تجربه کنند...
ماجد
ساعت ٢٣ مورخ ٩٧/١٢/٩