یک شب آخر، دامنت را بی وفا خواهم گرفت
خواهم آمد داد خود را از شما خواهم گرفت
دانم آخر این دل من می شود بیمارتان
از شما من لاجرم، بهرش دوا خواهم گرفت
گر چه از دوری تنم ، هرروزو شب گردد نحیف
لیک میدانم شبی هم من شفا خواهم گرفت
یک کمی از هجرتان، قلبم شده سرد و کدر
بی گمان روزی شود خوب و، جلا خواهم گرفت
قلب ما را برده ای نا مهربان ، اما شبی
خواهم آمد از شما آن قلب را خواهم گرفت
ماجد
دانلود فایل صوتی شعر با صدای شاعر